سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امام على(ع) از دیدگاه خلفاء و صحابه3

فضائل امام على علیه السلام در کلام خلفا

از منابع مهمى که در شناخت وجود ملکوتى حضرت على علیه السلام موجود است،کلمات و مرویات خلفاى سه گانه مى‏باشد.دانستن این مطالب از چند جهت...
از منابع مهمى که در شناخت وجود ملکوتى حضرت على علیه السلام موجود است،کلمات و مرویات خلفاى سه گانه مى‏باشد.دانستن این مطالب از چند جهت مورد توجه و اهمیت است: 
اولا،مقام رفیع امیر المؤمنین على علیه السلام را از زبان کسانى که به عنوان بعضى از صحابه رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم مطرح بودند،و سخنان آن حضرت را شنیدند،مى‏شناسیم .ثانیا:به طور قطع،میزان شناخت پیروان مذاهب مختلف عامه با مطالعه این مطالب،نسبت به آن حضرت بیشتر و کاملتر خواهد شد.و تحولى نو در آنان پدید خواهد آمد. (1) ثالثا:از این طریق،ماهیت کسانى که بعد از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم،سفارشها و وصایاى آن حضرت را در مورد خلافت و ولایت على علیه السلام نادیده گرفته و با ایجاد شوراى انحصارى،اقدام به تعیین خلیفه براى مسلمین کردند،کاملا روشن مى‏شود.در ادامه همین مباحث،سخنان و روایاتى که عایشه در زمینه عظمت على علیه السلام بیان کرده است نیز مورد توجه قرار خواهد گرفت. 
اکنون به ترتیب و به صورت جداگانه،سخنان و مرویات آنان را مورد دقت و توجه قرار مى‏دهیم : 

1 - سخنان و مرویات ابوبکر بن ابى قحافه

الف:...فقال ابو بکر:صدق الله و رسوله،قال لى رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم لیلة الهجرة،و نحن خارجان من الغار نرید المدینة:کفى و کف على فى العدل سواء. (2) ...ابو بکر گفت:خدا و رسولش راست گفتند،رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم در شب هجرت در حالى که بیرون از غار بودیم و اراده (رفتن) به مدینه را داشتیم به من فرمود:دست من و دست على در عدل و داد برابر است. 
ب:عن عائشة قالت،رأیت أبا بکر الصدیق یکثر النظر الى وجه على بن ابى طالب،فقلت:یا أبة انک لتکثر النظر الى على بن ابى طالب؟فقال لى:یا بنیة سمعت رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم یقول:النظر الى وجه على عبادة. (3) 

عایشه گوید ابو بکر را دیدم که بسیار به چهره على بن ابى طالب علیه السلام نگاه مى‏کند پس گفتم:اى پدر،همانا تو زیاد به چهره على نگاه مى‏کنى. (علت چیست؟) گفت:دخترم از رسول خدا شنیدم که مى‏فرمود:نظر کردن بر چهره على عبادت است.ج:عن ابن عمر قال:قال ابو بکر الصدیق:ارقبوا محمدا صلى الله علیه و آله و سلم فى أهل بیته،اى احفظوه فیهم فلا تؤذوهم . (4) 
از ابن عمر روایت شد که ابو بکر گفته است:رعایت کنید محمد صلى الله علیه و آله و سلم را در (مورد) اهل بیت او.یعنى حفظ کنید (حرمت) او را در میان اهل بیتش،پس اهل بیت آن حضرت را اذیت نکنید. 
د:از حارث ابن اعور روایت شد که روزى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم در میان جمعى از یاران خود حاضر بود،پس فرمود:به شما نشان مى‏دهم آدم علیه السلام را از جنبه علمش و نوح را از جنبه فهمش و ابراهیم را از جنبه حکمتش،پس چیزى نگذشت که على علیه السلام آمد.ابو بکر عرضه داشت: 
یا رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم اقتست رجلا بثلاثة من الرسل،بخ بخ لهذا الرجل،من هو یا رسول الله؟قال النبى صلى الله علیه و آله و سلم:أولا تعرفه یا ابا بکر؟قال:الله و رسوله اعلم.قال صلى الله علیه و آله و سلم:هو ابو الحسن على بن ابى طالب علیه السلام فقال ابو بکر:بخ بخ لک یا ابا الحسن و این مثلک یا ابا الحسن. (5) 
(ابو بکر عرضه داشت:) یا رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم مردى را با سه‏نفر از پیامبران برابر کردى،به به به این مرد،او کیست،اى رسول خدا؟پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:آیا او را نمى‏شناسى اى ابا بکر؟ابو بکر عرض کرد:خدا و رسولش داناترند .حضرت فرمود:او ابو الحسن على بن ابى طالب علیه السلام است.پس ابو بکر گفت:به به به تو اى ابو الحسن،مثل تو کجا خواهد بود اى ابو الحسن. 
ه:قال الشعبى:بینا ابو بکر جالس اذ طلع على بن ابى طالب من بعید فلما رآه ابو بکر قال :من سره ان ینظر الى اعظم الناس منزلة و اقربهم قرابة و افضلهم دالة و اعظمهم غناء عن رسول الله صلى الله علیه (و آله) و سلم،فلینظر الى هذا الطالع. (6) 
شعبى گفت:وقتى ابو بکر در جایى نشسته بود،على بن ابى طالب علیه السلام از دور نمایان شد،چون ابو بکر او را دید گفت:هر کس خودش دارد که بنگرد به کسى که بزرگترین مردم است در مقام و منزلت،و نزدیکترین مردم است به پیامبر،و برترین مردم است در نام و نشان،و بزرگترین مردم است در بى‏نیازى از مردم،که از جهت رسول الله به دست آورده،بنگرد به این کسى که از دور نمایان شد.و:عن زید بن على بن الحسین قال:سمعت ابى على بن الحسین یقول :سمعت أبى الحسین بن على یقول:قلت لأبى بکر،یا ابابکر،من خیر الناس بعد رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم؟فقال لى:ابوک (7) ،... 
از زید بن على بن الحسین علیه السلام روایت شد که گفت:از پدرم على بن الحسین علیه السلام،شنیدم که مى‏فرمود:از پدرم حسین بن على علیه السلام شنیدم که مى‏فرمود:به ابو بکر گفتم،اى ابو بکر،بهترین مردم بعد از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم چه کسى است؟به من گفت :پدر تو،... 
ز:عن معقل بن یسار المزنى قال:سمعت أبا بکر الصدیق یقول:على بن ابى طالب عترة رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم (8)
از معقل بن یسار مزنى روایت شد که گفت:از ابوبکر شنیدم که مى‏گفت:على بن ابى طالب از اهل بیت و خاندان رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم است. 
ح: (الریاض النضرة ج 2،ص 163) قال:جاء ابو بکر و على علیه السلام یزوران قبر النبى«صلى الله علیه (و آله) و سلم»بعد وفاته بستة ایام،قال على علیه السلام لأبى بکر:تقدم فقال ابو بکر:ما کنت لأتقدم رجلا سمعت رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم‏یقول:على منى بمنزلتى من ربى. (9) 
(در کتاب ریاض النضرة ج 2،ص 163) گوید:ابو بکر و على علیه السلام براى زیارت قبر مطهر رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم شش روز پس از رحلت حضرت مشرف شدند،على علیه السلام به ابو بکر فرمود:پیش برو (و جلو حرکت کن) ابو بکر گفت:من هرگز بر مردى تقدم نمى‏جویم که خود شنیدم رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم (در باره او) مى‏فرمود:على نزد من منزلتى را دارد که من آن منزلت را در پیشگاه پروردگارم دارم. 
ط:... (عن) معقل بن یسار المزنى یقول: 
سمعت ابابکر الصدیق یقول لعلى بن ابى طالب،عقدة (10) رسول الله،صلى الله علیه و آله و سلم. (11) 
از معقل ابن یسار مزنى روایت شد که مى‏گفت: 
شنیدم که ابو بکر به على بن ابى طالب علیه السلام مى‏گفت:«عقدة رسول الله» (یعنى کسى که عقد بیعتش را با مسلمین پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم منعقد کرد) 
ى:عن قیس بن حازم قال: 
التقى ابو بکر الصدیق و على بن ابى طالب،فتبسم ابو بکرفى وجه على فقال له ما لک تبسمت؟قال :سمعت رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم یقول:لا یجوز احد الصراط الا من کتب له على الجواز. (12) 
از قیس بن حازم روایت شد که:ابو بکر با على بن ابى طالب ملاقات کرد،پس ابو بکر به چهره على علیه السلام نگاه کرده و تبسم مى‏نمود،على علیه السلام به او فرمود:چرا تبسم مى‏کنى؟گفت :شنیدم پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مى‏فرمود:هیچ کس بر صراط نمى‏گذرد،مگر کسى که على برایش گذرنامه صادر کرده باشد. 
ک:ابو بکر در موارد متعدد،بالاى منبر و در حضور تعداد زیادى از مسلمانان گفت: 
اقیلونى،اقیلونى و لست بخیر منکم و على فیکم (13) .«مرا رها کنید،مرا رها کنید،که من بهترین شما نیستم در حالى که على در میان شماست». 

2 - سخنان و مرویات عمر بن خطاب

الف:عن عمر بن الخطاب قال:کنت أنا و أبو بکر و ابو عبیدة و جماعة اذ ضرب النبى صلى الله علیه و آله و سلم منکب على فقال:یا على انت اول المؤمنین ایمانا و أولهم اسلاما و انت منى بمنزلة هارون من موسى (14) . 
از عمر بن خطاب روایت شد که گفت:من و ابو بکر و ابو عبیدة و عده‏اى دیگر بودیم وقتى که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم بر کتف على زد،پس فرمود:اى على تو اولین مؤمنین از نظر ایمان و اولین آنها از جهت اسلام آوردن مى‏باشى.و تو براى من به منزله هارونى نسبت به موسى علیه السلام. 
ب:عن عمار الدهنى،عن سالم بن ابى الجعد،قال:قیل لعمر:انک تصنع بعلى شیئا لا تصنعه بأحد من اصحاب‏النبى صلى الله علیه و آله و سلم قال:انه مولاى (15) . 
عمار دهنى،از سالم بن ابى جعد روایت کرد که گفت:به عمر (بن خطاب) گفته شد که همانا تو به گونه‏اى با على رفتار (نیکو و شایسته) دارى که با کسى از اصحاب پیامبر چنین رفتارى را ندارى؟عمر گفت:به درستى که على مولاى من است. 
ج:عن عمر بن الخطاب قال:نصب رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم علیا علما فقال:من کنت مولاه فعلى مولاه،اللهم وال من والاه و عاد من عاداه،و اخذل من خذله و انصر من نصره اللهم انت شهیدى علیهم. 
قال عمر:و کان فى جنبى شاب حسن الوجه،طیب الریح،فقال:یا عمر،لقد عقد رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم عقدا لا یحله الا منافق فاحذر ان تحله. 
قال عمر:فقلت یا رسول الله انک حیث قلت فى على (ما قلت) کان فى جنبى شاب حسن الوجه،طیب الریح قال کذا و کذا. 
قال صلى الله علیه و آله و سلم:نعم یا عمر،انه لیس من ولد آدم،لکنه جبرئیل‏اراد ان یؤکد علیکم ما قلته فى على. (16) 
<** ادامه مطلب... **>



[ یکشنبه 91/5/22 ] [ 2:21 صبح ] [ جلال ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه